آژانس های ادبی با دوپینگ زنده اند

به گزارش وبلاگ تور کیش، خبرنگاران گروه فرهنگ: یک کت و شلوار ساده یا یک کت و دامن معمولی بر تن دارد. کیف یا چمدانی کوچک را نیز به دنبال خود. در دستش دفترچه ای است که اگر بتوان در آن سرک کشید تنها نام و نشانی و آدرس و زمان دیدارهای ملاقات درج گردیده است. نه میزی دارد، نه منشی و نه چیزهایی از این دست. تنها سرمایه او ارتباطاتش است و قرارهای دیداری که تنظیم نموده است. در هر دیدار انبوهی از بروشورها و کاتالوگهایی که برای آن دیدار فراهم نموده را عرضه می نماید و یا درباره اثر خاصی که آن دیدار به خاطرش برنامه ریزی گردیده صحبت می نمایند. شکیبا هستند. می دانند که قرار نیست در همان دیدار ابتدایی به نتیجه نهایی دست پیدا نمایند. از تمام ابعاد و زوایا محصولی که درباره آن توضیح می دهد آگاه است. خالق و تم آن را می شناسد و می تواند برای جلب نظر طرف مقابلش به آن اثر مدت زمان زیادی به صحبت و جلب نظرش بپردازد.

آژانس های ادبی با دوپینگ زنده اند

اینها تنها بخشی از توصیفاتی است که می توان از نمایندگان آژانس های ادبی و مدیران فروش رایت در نمایشگاه های بین المللی کتاب داشت. افرادی بسیار منظم و دقیق که لحظه به لحظه حضورشان در یک رویداد بین المللی نشر برنامه ریزی گردیده است و در هر یک از سفرهای کاری خود تعداد بسیار زیادی قرار ملاقات کاری درباره خرید و فروش حق انتشار یک کتاب از زبانی به زبان دیگر را به انجام می رسانند.

توسعه و رونق آژانس های ادبی در جهان که امروزه یکی از مهمترین و بزرگترین سالن های هر نمایشگاه جهانی کتاب را به خود اختصاص داده اند حاصل رویکرد جهانی نشر به تعهدات بین المللی در زمینه حقوق ناشر و مولف است و درآمد سرشاری که این موضوع نصیب صنعت نشر در جهان نموده است.

کتاب، دلار، حق امتیاز

برای اینکه تصور قابل توجهی از این اتفاق در ذهن داشته باشیم بد نیست بدانیم که بازار کتاب ایالات متحده به عنوان بزرگترین بازار کتاب در جهان سالانه گردشی مالی نزدیک به پانزده میلیارد دلار دارد و پس از آن کشور آلمان به عنوان دومین اقتصاد بزرگ نشر در جهانی گردش مالی معادل تقریبا 9 میلیارد یورو در سال را سال تجربه می نماید که حاصل فروش نسخه های فیزیکی، صوتی و الکترونیک از کتاب است و نیز قراردادها و مبادات جهانی این دو کشور در زمینه خرید و فروش حق انتشار کتاب که بخش قابل توجهی از درآمد این ناشران را مهیا می سازد.

در ایران اما در آخرین برآورد که حدود چهار سال پیش از این انجام گردیده است تخمین زده گردیده که گردش مالی بازار کتاب رقمی بالغ بر هزار میلیارد تومان در سال است که رقمی نزدیک به 800 میلیون دلار است و البته خرید و فروش حق انتشار کتاب در آن جایگاهی نداشته و به دلیل متعهد نبودن ایران به معاهده جهانی حق امتیاز و انتشار ترجمه کتاب جلب نظر ناشر و مولف گردش مالی مرتبط با آن نیز به صنعت نشر ایران وارد نمی گردد.

با این همه در ده سال گذشته نشر ایران با پدیده آژانس های ادبی کما بیش آشنا بوده است و فعالیت آنها رفته رفته در بازار نشر ایران پذیرفته گردیده است. توسعه مراودات جهانی در بازار کتاب از سوی ناشران ایرانی، آشنایی با ناشران ومولفان متعدد، بازدید و حضور در نمایشگاه های جهانی کتاب و حضور اهالی نشر و کتاب از کشورهای مختلف در نمایشگاه بین المللی کتاب در تهران را نیز باید به این پدیده اضافه نمود.

برخی ناشران ایرانی از این رهگذر در چند سال اخیر به صورت داوطلبانه برای خرید حق انتشار آثاری برای ترجمه در ایران کوشش نموده و متحمل هزینه گردیده و در مقابل موفق به عرضه و گاه فروش حق رایت آثار ایرانی منتشر گردیده توسط خود در بازار جهانی کتاب نیز گردیده اند.

آژانس های ادبی در ایران

توسعه فعالیت آژانس های ادبی در ایران در همین زمینه به جایگاهی دست پیدا نموده که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در امسال تنها یکی از آژانس های ادبی ایران با عنوان پل برای دیدار با برخی از مهمترین نمایندگان آژانس های ادبی در آمریکا، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، لهستان، صربستان، بلاروس، روسیه، ژاپن، یونان، ترکیه، چین و گرجستان برنامه ریزی نموده است که در میان آنها می توان به نمایندگانی از موسساتی چون پنگوئن رندوم هاوس، مک میلان و آمازون کراسینگ نیز اشاره نمود که از جمله معتبرترین موسسات جهانی نشر در ایران هستند. همچنین امسال نمایندگانی از آژانس ادبی کیا ایرانی در کنگره جهانی IBBY حضور خواهد داشت.

با وجود اینکه عضویت نداشتن ایران در معاهده جهانی حق امتیاز و رعایت نشدن این قانون به ویژه در زمینه ترجمه و انتشار آثار علمی و دانشگاهی همواره یکی از مهمترین دغدغه های این دیدارها به شمار می رود اما آژانس های ادبی در ایران با پدیده دیگری نیز روبرو هستند که عمده آنها به جدی گرفته نشدن و بستر سازی نشدن زمینه فعالیت برای آنها از در کشور است.

آژانس ادبی را در ایران هنوز به رسمیت نمی شناسند

مجید جعفری اقدم مدیر آژانس ادبی و ترجمه پل که از معدود آژانس های فعال ادبی در ایران است در مصاحبه با وبلاگ تور کیش در این زمینه به این مساله اشاره می نماید که آژانس های ادبی در ایران با وجود جفاهایی که می بینند چند خدمت ارزنده به نشر ایران نیز عرضه می نمایند که مهمترین آنها به تعبیر وی عرضه آثار مناسب نشر در بازارهای بین المللی به صورت حرفه ایی و مستمر است که این عرضه نه فقط در موقعیت های نمایشگاهی بلکه در موقعیت های مختلف فرهنگی در مخاطبین خارجی صورت می پذیرد.

با این همه جعفری اقدم از مشکلات فعالیت این موسسات در کشور نیز سخن می گوید که مهمترین آنها بلاتکلیفی این موسسات برای ثبت و فعالیت قانونی به عنوان یک نهاد فرهنگی است.

وی در این زمینه می گوید: در تمام دنیا نویسندگی و مترجمی شغل و حرفه به حساب می آید اما در ایران کمتر کسی از این راه محل درآمد دائمی دارد و این یعنی نویسندگی و مترجمی یک شغل حرفه ای به شمار نمی رود. به همین تناسب آژانس ادبی که وظیفه اش ساماندهی به امور انتشار و ترجمه آثار یک نویسنده به شمار می رود نیز هنوز در کشور حرفه به شمار نمی رود و در نتیجه راهکارهای لازم برای ثبت حقوقی این نوع تشکیلات سنجیده نگردیده و از افرادی که تخصص و علاقه ورود به این نوع فعالیت در چرخه نشر کشور را دارند حمایتی صورت نمی پذیرد.

این فعال فرهنگی عرصه ادبیات در ادامه می گوید: آژانس های ادبی شاید تنها قشری از فعالین نشر در کشور باشند که به موازین حضور در بازارهای بین المللی نشر واقفند و قواعد و آداب مصاحبهی تخصصی در مذاکرات نشر را می فهمند و به اسناد و موازین قانونی و حقوقی مبادلات رایت آشنایی دارند و می توانند صدها عنوان کتاب ایرانی در موضوعات و فارغ از روینمودهای سیاسی و اجتماعی توسط اینها به دنیا معرفی نمایند. ناشر ایرانی که در حال حاضر مشکلات چاپ، انتشار و توزیع کتاب بر دوش او بسیار سنگینی می نماید و نیز دستگاه های دولتی که کماکان حس می نمایند تنظیم روابط بین المللی نشر در کشور بر دوش آنهاست ، نباید فکر کند شاید وجود آژانس ادبی رابطه مستقیم او را با نویسنده یا مترجم خدشه دار می نماید. به ویژه اینکه در وضعیتی که ایران نه عضو کنوانسیون های بین المللی نشر است و نه اخلاق حرفه ای توسط بیشتر ناشرانش مراعات می گردد توانسته با فعالیت آژانس ها نظر ناشران خارجی زیادی را برای همکاری با نشر ایران جلب نمایند.

دولت نباید رقیب فعالیت های آژانس ها باشد

علیرضا ربانی از پیشگامان فعالیت در زمینه آژانس ادبی در ایران و مدیر آژانس ادبی غزال که چندسال گذشته فعالیت خود را در ایران متوقف کرد در مصاحبه با مهر مهمترین چالش فعالیت آژانس های ادبی در ایران را تنظیم نوع رابطه آنها با دولت عنوان می نماید.

وی در این زمینه به مهر می گوید: کار دولتی به جایی نمی رسد. فعالیت در عرصه آژانس ادبی کار دولت نیست. کار دولت حمایت و نظارت است. سالهای سال است رایزنی های فرهنگی ایران در این زمینه در حال کوشش هستند اما به خاطر محدودیت هایشان نتوانسته اند کاری نمایند. این یک فعالیت دائمی است و باید به صورت سیستماتیک رشد کند و تداوم یابد. از سوی دیگر تغییرات مدیریتی در بخش های دولتی به این حرکت بسیار ضربه میزند.

ربانی با اشاره به اینکه کارمندان و مدیران حقوق بگیر دولت انگیزه ای برای این دست کارها ندارند، می گوید: دولت باید برای حمایت از بخش خصوصی برای جلو بردن این کار هزینه کند. دولت باید سیاست گذاری اجرایی معینی برای این کار داشته باشد و این فعالیت بودجه مصوب حقیقی و حتی ردیف بودجه داشته باشد.

این فعال فرهنگی همچنین به این مساله نیز اشاره دارد که متاسفانه چون هنوز در ایران جو رقابتی در حوزه آژانس های ادبی به وجود نیامده است، حتی افراد یا موسساتی نبز که تحت عنوان آژانس ادبی فعالیت می نمایند، لزوماً از استانداردهای لازم یک آژانس ادبی برخوردار نیستند که البته در صورت فعال شدن این چرخه، اجبارا به سمت تکامل پیش خواهند رفت. آژانس ادبی در ایران هنوز به لحاظ حقوقی جایگاهی ندارد و قابل ثبت کردن هم نیست. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت غیر رسمی آن را پذیرفته است اما هنوز معین نیست نحوه ثبت آن چگونه است و تحت نظارت چه سازمانی است.

مشکل از ماست نه جامعه جهانی نشر

لیلی حائری یزدی مدیر آژانس ادبی کیا و از باسابقه ترین مدیران آژانس ادبی در ایران نیز در این زمینه از بدقولی و بدعهدی بخش دولتی اشاره نموده و می گوید من در کار آژانس ادبی در ایران هرگز به بخش دولتی نگاهی ندارم اما تجربه به من می گوید هرگز کاری هم نداشته باشم.

وی به وبلاگ تور کیش می گوید: آژانس های ادبی به سابقه فعالیت خود در این سال ها در ایران سعی کردند بخش زیادی از بدنه نشر جهانی را به فضای نشر ایران پیوند بزنند اما وقتی با ناشرانی روبرو می شوند که متقلب هستند، یعنی دم از رعایت حق حق امتیاز می زنند ولی در خیلی از موارد بدون پرداخت هیچ حقوقی ، کتابهای نویسندگان خارجی را منتشر می نمایند ، چگونه می گردد این وضعیت را به طرف خارجی شرح داد؟ در مورد طرح گرنت ویا حمایت از ترجمه آثار ایرانی که توسط وزارت ارشاد با پیگیری های زیاد بالاخره به جریان افتاد، متاسفانه مثل سایر کارهایی که توسط دولت آغاز می گردد، با تعلل و بهانه تراشی های بی مورد به تعویق افتاده و این طرح را در انظار ناشران خارجی ایی که طرف این قرارداد هستند، بدون اعتبار جلوه می دهد.

حائری در عین حال می گوید: خوشحالی من این است که ناشران ایرانی در مسیر پرداخت حق رایت در حال حرکت هستند اما وقتی صحبت از حق رایت می کنیم منظورمان بحث اخلاقی ماجرا نیز هست. نمی گردد که امر اخلاقی را نصفه نیمه جلو برد. یعنی پرداخت حقوق خودمان را اخلاقی بدانیم و پرداخت حقوق دیگران را غیر اخلاقی. من بر این باورم که اعتماد و فعالیت جدی تر ناشران با آژانس های ادبی پیرامون موضوع حق امتیاز رفته رفته بخش دولتی را مجبور به تغییر رفتار خود در زمینه حق امتیاز نیز خواهد نمود.

با این همه دورنمای فعالیت آژانس های ادبی در ایران دورنمایی مزرعه ای است که از مرحله کاشت به مرحله داشت خود نزدیک می گردد. جایی که نهال تازه روییده از نشر ایران احتیاج در فضای بین المللی و اعتماد جهانی به فعالیت با ناشران ایرانی احتیاج به حمایت و به اصطلاح داشت دارد تا بتواند به ثمر بنشیند. هرچند که به نظر می رسد این روزها این نهال بیشتر از مهاجمان بیرونی احتیاج به حراست در مقابل مهاجمان داخلی دارد.

منبع: mehrnews.com

به "آژانس های ادبی با دوپینگ زنده اند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آژانس های ادبی با دوپینگ زنده اند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید